مشکلات صنعت نساجی در ایران

صنعت نساجی در ایران دارای قدمتی طولانی و یکی از مهم ترین بخش های اشتغال زا است. این صنعت در سال های اخیر با مشکلاتی روبرو شده و توجه به مشکلات آن بسیار ضروری است. نساجی در میان نیازهای اساسی اقتصادی در درجه ی سوم اهمیت پس از موادغذایی و مسکن قرار دارد و ۴ درصد ارزش افزوده ی صنعتی و ۱۰ درصد از کل صادرات صنعت کشور را شامل می شود. میزان سرمایه گذاری ارزی برای ایجاد یک شغل در صنعت نساجی در مقایسه با بعضی از صنایع همچون خودروسازی، بسیار پایین است. از آن جا که این صنعت نسبت به بخش های اقتصادی در سطح ملی و نیز در بین زیربخش های صنعت، بالاترین توان اشتغال زایی را به خود اختصاص داده و در حال حاضر ۱۸ درصد اشتغال در صنعت مربوط به نساجی است، بنابراین، مشکلات آن و رفع آن ها اهمیت بسیاری دارد.

کارخانه نساجی
عوامل موثر بر تولید منسوجات
عوامل مربوط به تهیه ی مواد اولیه

نساجی بیش از هر عامل دیگری با فراز و فرودهای « پنبه » گره خورده، زیرا زیربنای رشد و توسعه ی آن، آرامش در وضعیت تأمین ماده ی اولیه، یعنی پنبه است. پنبه ی داخلی با طول الیاف کوتاه کیفیت مناسبی برای این صنعت ندارد و قیمت آن از نرخ جهانی بالاتر است. از سویی سیاست های حمایت از تولید داخلی این محصول، افزایش قیمت تمام شده ی پنبه ی وارداتی و افزایش هزینه ی تولید منسوجات را به دنبال داشته است. به علاوه ی اینکه پنبه ی داخلی، قادر به تامین نیاز صنایع نساجی نیست. کشت پنبه به دلیل عدم استفاده از دانش کشاورزی مدرن، و به دلایل فنی و اقتصادی روندی نزولی دارد. بنابراین بخشی از نیاز باید از طریق واردات تامین شود که وزارت جهاد کشاوزی برای حمایت از کشاورزان موانعی را در نظر گرفته، به طوری که تامین پنبه ی مورد نیاز نساجی امروزه به معضلی اساسی تبدیل شده است.

عوامل فنی، تکنولوژیکی موثر بر تولید منسوجات

از مهم ترین عوامل فنی موثر بر تولید منسوجات کمیت و کیفیت ماشین آلات ریسندگی و بافندگی و نوع الیاف مصرفی است. اکثر ماشین آلات صنایع پارچه بافی و ریسندگی الیاف، صرف نظر از نوع تکنولوژی آن ها کهنه هستند. مهم ترین عامل فنی موثر بر تولید، وابستگی فنی کشور به ماشین آلات خارجی است. واردات ماشین آلات دوزندگی ایران بیش تر برای مصارف خانگی بوده و سرمایه گذاری در صنعت پوشاک بسیار کم تر از صنعت نساجی است. به علاوه واردات ماشین آلات، عمدتا از کشورهایی با تکنولوژی پایین صورت گرفته است. فرسودگی ماشین آلات از کارایی و کیفیت محصولات می کاهد و ضمن افزایش هزینه های تولید، توان رقابتی در بازارهای خارجی را کاهش می دهد.

عوامل اقتصادی موثر بر صنعت نساجی

از عوامل اقتصادی موثر، قوانین پولی، مالی و بانکی است که می توان به بهره های بانکی، مابه التفاوت نرخ ارز و قوانین مربوط به صادرات و واردات اشاره کرد.
کارخانه نساجی

بهره ی بانکی در خارج از کشور حدود سه درصد است، اما این رقم در ایران به ۲۵ درصد نیز می رسد. بر اساس قانون نوسازی صنایع نساجی، بانک های عامل باید در قبال تسهیلات اعطایی، بازپرداخت را به صورت دلار دریافت کنند، اما بانک ها با این توجیه که کارخانه ها با آمریکا مراودات تجاری ندارند، بازپرداخت را به صورت یورو دریافت می کنند. افزایش یکباره ی نرخ یورو در بازارهای جهانی باعث شد بانک ها سیاست های جدیدی را اتخاذ کنند که در نهایت سبب بدهکاری کارخانه ها به بانک ها شد.

در کشورهای رقیب، مالیات بر درآمد حدود ۱۳ درصد است، اما در ایران ۲۵ درصد است. در ایران سه درصد مالیات و عوارض فروش کالا از تولیدکننده گرفته می شود که باعث افزایش هزینه های سربار و در نتیجه افزایش قیمت تمام شده نسبت به کشورهای رقیب و پایین آمدن توان رقابتی می شود.

در زمینه ی قوانین و مقررات واردات و صادرات، همه ی مواد اولیه در داخل تولید نمی شود و باید آن ها را وارد کرد، ولی دولت برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی قوانین سختی دارد؛ مثلا وضع تعرفه ی ۱۵ درصدی برای واردات پنبه و تعرفه ی ۱۵-۱۰ درصدی برای پلی استر؛ در حالی که فقط ۳۰ درصد پلی استر مورد نیاز تولید می شود و ۷۰ درصد آن را باید از خارج وارد کرد.

تعرفه های بالای گمرکی برای ماشین آلات بافندگی، معضل دیگر تولیدکنندگان است. تولیدکنندگان رقیب با عضویت در سازمان تجارت جهانی، مجبور به پرداخت تعرفه ی واردات کالا نیستند. در ایران به دلیل وضع تعرفه بر واردات به بهانه ی حمایت از تولید داخلی باید مبلغ تعرفه را به قیمت تمام شده ی کالا بیفزایند. علاوه بر این به علت عدم عضویت در سازمان تجارت جهانی بسیاری از تولیدکنندگان برای صدور کالا مجبور به پرداخت تعرفه هستند که باعث افزایش قیمت تمام شده و ورود بی رویه ی محصولات به داخل شده و توان رقابت با کالاهای خارجی را کاهش می دهد. عضویت در WTO، فرصتی برای اقتصاد، نساجی و صنایع وابسته به آن است که وارد بازارهای جهانی شوند. البته هر کالایی با هر قیمت و کیفیتی قابلیت ورود به WTO را ندارد؛ از لازمه های حضور در این بازار، استفاده از فناوری های پربازده است.

قاچاق و واردات بی رویه ی منسوجات

صادرات و واردات قاچاق به علت عدم بازگشت ارز حاصل از فروش به سیستم بانکی و افزایش الگوی مصرفی جامعه، هزینه هایی را بر اقتصاد دولت تحمیل می کند و در نتیجه می تواند بر سیاست های بازرگانی تاثیر گذارد؛ انحراف سیاست گذاری، کاهش فرصت های سرمایه گذاری برای ایجاد اشتغال مولد و موثر و کاهش درآمدها و عایدات دولت از آن جمله است. قاچاق، زمانی درباره ی یک کالا معنی می یابد که آن کالا از قیمت پایین و کیفیت بالا نسبت به کالای داخلی برخوردار باشد. قیمت تمام شده ی نساجی در کشور ما ۳۰ تا ۴۰ درصد از کشورهای هم جوار بالاتر است. محصولات نساجی به علت سهولت حمل و نقل و توزیع، مستعد قاچاق هستند.

تعطیلات سالیانه ی زیاد و حقوق و دستمزد بالا

در ایران تعداد روزهای تعطیل، حداقل ۲۵ روز است که با جمعه ها و دو هفته تعطیلی نیمه ی اول فروردین، به ۹۲ روز می رسد. در کشورهای رقیب متوسط روزهای تعطیل رسمی حداکثر یک هفته است. با توجه به این که واحدهای تولیدی، حقوق و مزایای پرسنل را می پردازند، هزینه های سربار زیادی بر آن ها تحمیل می شود. از آن جا که دستمزد کارگران، عامل تعیین کننده و قوی ترین نیروی محرکه در بازار رقابت است، نظام نابسامان پرداخت حقوق و دستمزد باعث کاهش توان رقابتی می شود. لذا یکی از راهکارهای افزایش بهره وری افزایش روزهای کاری و یا کاهش تعطیلات رسمی است که می تواند کاهش قیمت تمام شده ی محصولات را به همراه داشته باشد.

دیدگاه خود را قرار دهید